انتقام شیرین

part ₈
و از زیر بغل فلیکس گرفت و گذاشتش روی صندلی دستاشو بستن به صندلی و همچنین پاهاشو خنده ی تمسخر آمیز لینو لینو چه اسم آشنایی فلیکس احساس میکرد که لینو رو قبلا چند بار شنیده ولی نمیدونست کی و از طرف کی
روبه روش وایسا و خیره شد به چشمای فلیکس این چشما عجیب بود بنظر آشنا میومد یسری چیز میز وصل کرد به بالای گوش فلیکس صندلی کنار در آورد و جلوی فلیکس گذاشت و خیره شد به صورت بی حسش نیشخندی زد و گفت"میدونی اینا قراره چه بلایی سرت بیارن؟" فلیکس بدون هیچ گونه واکنش خاصی گفت"فقط زودتر انجامش بده" لینو خندیدو گفت"چه پسر با جرئتی خوشم اومد ولی بزار بهت بگم وقتی این دکمه رو"به دکمه ی روی دسته ی صندلی اشاره کرد "فشار بدم شوک الکتریکی بدی به مغزت و کل اعضای بدنت وارد میشه جوری که احساس میکنی فلج شدی و نمیتونی نوک انگشتاتو تکون بدی خون به قلبت نمیرسه اگرم مقاومت کنی تموم رگات میزنه بیرون ولی چیزیت نمیشه اونموقع خودم دست به کار میشم و"چاقو رو غلاف کناره ی شلوارش در آورد و نزدیک اون یکی دستش کرد و ادامه داد"تموم رگاتو میبرم"...
ادامه دارد...
#استری_کیدز #استی #هیونجین #فلیکس #بنگ_چان #لینو #آی_ان #هان_جیسونگ #سونگمین #چانگبین #فن_فیک #هیونلیکس
دیدگاه ها (۰)

انتقام شیرین

انتقام شیرین

#استری_کیدز #استی #هیونجین #فلیکس #بنگ_چان #لینو #آی_ان #هان...

#استری_کیدز #استی #هیونجین #فلیکس #بنگ_چان #لینو #آی_ان #هان...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 ::part¹⁵"جونگکوک:الو؟تهیونگ؟خواست لب باز کنه چ...

black flower(p,321)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط